معنی فارسی noninhabitability
B1غیر قابل سکونت بودن به وضعیتی اطلاق میشود که در آن یک مکان برای زندگی انسانها مناسب نیست.
The quality or state of being uninhabitable.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرقابل سکونت بودن این ناحیه به دلیل شرایط آب و هوایی افراطی بود.
مثال:
The noninhabitability of the area was due to extreme weather conditions.
معنی(example):
غیر قابل سکونت بودن مریخ یک چالش عمده برای استعمار آینده است.
مثال:
The noninhabitability of Mars is a major challenge for future colonization.
معنی فارسی کلمه noninhabitability
:
غیر قابل سکونت بودن به وضعیتی اطلاق میشود که در آن یک مکان برای زندگی انسانها مناسب نیست.