معنی فارسی noninhabitancies
B1عدم سکونت به وضعیت مناطق بدون ساکنان اشاره دارد، به ویژه در اکوسیستمها.
Plural form of noninhabitancy; areas or conditions where no inhabitants exist.
- NOUN
example
معنی(example):
این مطالعه بر عدم سکونت در مناطق مختلف بیابانی متمرکز شده بود.
مثال:
The study focused on the noninhabitancies of various desert regions.
معنی(example):
عدم سکونت میتواند تأثیر زیادی بر اکوسیستمهای محلی داشته باشد.
مثال:
Noninhabitancies can impact local ecosystems significantly.
معنی فارسی کلمه noninhabitancies
:
عدم سکونت به وضعیت مناطق بدون ساکنان اشاره دارد، به ویژه در اکوسیستمها.