معنی فارسی noninoculation
B1عدم تلقیح یا واکسیناسیون.
The act of not inoculating or vaccinating.
- NOUN
example
معنی(example):
سیاست غیر تلقیح به جلوگیری از شیوع بیماری کمک میکند.
مثال:
The noninoculation policy helps protect against outbreaks.
معنی(example):
عدم تلقیح میتواند منجر به افزایش بیماریهای قابل پیشگیری شود.
مثال:
Noninoculation can lead to a rise in preventable diseases.
معنی فارسی کلمه noninoculation
:
عدم تلقیح یا واکسیناسیون.