معنی فارسی noninsistency
B1عدم تناقض به کمبود ناسازگاری یا ناسازگاری در اظهارات اشاره دارد.
The quality of being non-inconsistent; lack of contradiction.
- NOUN
example
معنی(example):
غیر تناقض در گفتههای او دوستانش را گیج کرد.
مثال:
The noninsistency in her statements confused her friends.
معنی(example):
عدم تناقضها میتواند اعتماد در ارتباطات را تضعیف کند.
مثال:
Noninsistencies can undermine trust in communication.
معنی فارسی کلمه noninsistency
:
عدم تناقض به کمبود ناسازگاری یا ناسازگاری در اظهارات اشاره دارد.