معنی فارسی noninterchangeably
B1بهصورت غیرقابل تعویض، اشاره به این دارد که اجزای مختلف نمیتوانند به جای یکدیگر استفاده شوند.
In a manner that does not allow substitution or exchange.
- ADVERB
example
معنی(example):
شما نمیتوانید از این ابزارها بهطور غیرقابل تعویض استفاده کنید؛ هر کدام باید هدف خاص خود را داشته باشند.
مثال:
You cannot use these tools noninterchangeably; they must each serve their specific purpose.
معنی(example):
در این آزمایش، مواد باید بهطور غیرقابل تعویض استفاده شوند تا دقت تضمین شود.
مثال:
In this experiment, the materials must be used noninterchangeably to ensure accuracy.
معنی فارسی کلمه noninterchangeably
:
بهصورت غیرقابل تعویض، اشاره به این دارد که اجزای مختلف نمیتوانند به جای یکدیگر استفاده شوند.