معنی فارسی nonintoxicatingly
B1به شکل غیرمست کنندهای، به معنای عدم ایجاد آثار مست کننده در یک تجربه یا احساس.
In a manner that does not produce intoxication.
- ADVERB
example
معنی(example):
ترکیب گیاهی به طرز غیرمست کنندهای آرامش بخش بود.
مثال:
The herbal blend was nonintoxicatingly relaxing.
معنی(example):
او شامگاه چای خود را به طرز غیرمست کنندهای لذت برد.
مثال:
She nonintoxicatingly enjoyed her evening tea.
معنی فارسی کلمه nonintoxicatingly
:
به شکل غیرمست کنندهای، به معنای عدم ایجاد آثار مست کننده در یک تجربه یا احساس.