معنی فارسی nonjuristically
B1به شیوهای که به قوانین یا اصول حقوقی وابسته نیست.
In a manner that does not adhere to legal standards or frameworks.
- ADVERB
example
معنی(example):
او به مسئله به صورت غیرحقوقی نزدیک شد تا راهحلی شخصیتر پیدا کند.
مثال:
She approached the issue nonjuristically to find a more personal resolution.
معنی(example):
به صورت غیرحقوقی، ممکن است وضعیت را با در نظر گرفتن عوامل عاطفی ارزیابی کنید.
مثال:
Nonjuristically, one might evaluate the situation considering emotional factors.
معنی فارسی کلمه nonjuristically
:
به شیوهای که به قوانین یا اصول حقوقی وابسته نیست.