معنی فارسی nonlevel

B1

ناهموار، به معنای عدم توازن یا مسطح نبودن.

Not level; uneven or unbalanced.

example
معنی(example):

جاده ناهموار بود و این باعث می‌شد که دوچرخه‌سواری دشوار باشد.

مثال:

The road was nonlevel, making it difficult to ride a bike.

معنی(example):

او ترجیح می‌دهد بر روی سطوح ناهموار برای هنر خود نقاشی کند.

مثال:

He prefers to draw on nonlevel surfaces for his art.

معنی فارسی کلمه nonlevel

: معنی nonlevel به فارسی

ناهموار، به معنای عدم توازن یا مسطح نبودن.