معنی فارسی nonlubricant
B1نانلوبریکانت به معنای مادهای است که خاصیت روانسازی ندارد.
A substance that does not function as a lubricant.
- NOUN
example
معنی(example):
آب معمولاً در زمینههای مکانیکی یک نانلوبریکانت محسوب میشود.
مثال:
Water is often considered a nonlubricant in mechanical contexts.
معنی(example):
برخی مواد در آزمایشهای اصطکاک به عنوان نانلوبریکانت عمل میکنند.
مثال:
Certain materials act as nonlubricants in friction tests.
معنی فارسی کلمه nonlubricant
:
نانلوبریکانت به معنای مادهای است که خاصیت روانسازی ندارد.