معنی فارسی nonlucidness
B1عدم شفافیت به حالتی اطلاق میشود که در آن فرد آگاهی کافی ندارد.
The quality or state of being nonlucid; lack of clarity or awareness.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم شفافیت حال او خانوادهاش را نگران کرد.
مثال:
The nonlucidness of his state worried his family.
معنی(example):
عدم شفافیت میتواند نشانهای از چندین بیماری پزشکی باشد.
مثال:
Nonlucidness can be a symptom of several medical conditions.
معنی فارسی کلمه nonlucidness
:
عدم شفافیت به حالتی اطلاق میشود که در آن فرد آگاهی کافی ندارد.