معنی فارسی nonmarrying
B1غیر ازدواجی به حالتی اشاره دارد که فرد تصمیم به ازدواج نمیگیرد و زندگی خود را به این صورت ادامه میدهد.
The state or practice of not marrying; a choice to remain unmarried.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
غیر ازدواجی بودن در جامعه امروز چندان نادر نیست.
مثال:
Being nonmarrying is not uncommon in today's society.
معنی(example):
افراد غیر ازدواجی معمولاً به دنبال ساختارهای رابطهای جایگزین هستند.
مثال:
Nonmarrying individuals often seek alternative relationship structures.
معنی فارسی کلمه nonmarrying
:
غیر ازدواجی به حالتی اشاره دارد که فرد تصمیم به ازدواج نمیگیرد و زندگی خود را به این صورت ادامه میدهد.