معنی فارسی nonmaterial

B1

غیرمادی به چیزهایی اطلاق می‌شود که ماهیت فیزیکی ندارند و در دسته احساسات، روابط و ارزش‌ها قرار می‌گیرند.

Not consisting of physical matter; pertaining to ideas, feelings, or concepts rather than material objects.

adjective
معنی(adjective):

Not material; apart from matter

example
معنی(example):

برخی از مردم معتقدند که عشق یک مفهوم غیرمادی است.

مثال:

Some people believe that love is a nonmaterial concept.

معنی(example):

ارزش‌های غیرمادی می‌توانند از دارایی‌های مادی مهم‌تر باشند.

مثال:

Nonmaterial values can be more important than material possessions.

معنی فارسی کلمه nonmaterial

: معنی nonmaterial به فارسی

غیرمادی به چیزهایی اطلاق می‌شود که ماهیت فیزیکی ندارند و در دسته احساسات، روابط و ارزش‌ها قرار می‌گیرند.