معنی فارسی nonmaturation
B1غیر بلوغ، حالتی که در آن فرآیند بلوغ یا رشد به طور کامل رخ نمیدهد.
The state of not reaching maturity or full development.
- NOUN
example
معنی(example):
غیر بلوغ مرحلهای است که در آن رشد اتفاق نمیافتد.
مثال:
Nonmaturation is a stage where growth does not occur.
معنی(example):
در برخی گونهها، غیر بلوغ میتواند بر تولید مثل تأثیر بگذارد.
مثال:
In some species, nonmaturation can affect reproduction.
معنی فارسی کلمه nonmaturation
:
غیر بلوغ، حالتی که در آن فرآیند بلوغ یا رشد به طور کامل رخ نمیدهد.