معنی فارسی nonmechanized
B1غیرمکانیزه، به روشی اشاره دارد که به جای استفاده از تجهیزات و ماشینآلات، از نیروی انسانی یا طبیعی استفاده میکند.
Not operated or reliant on machines; using manual or traditional methods.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Unmechanized
example
معنی(example):
این مزرعه از ابزارهای غیرمکانیزه برای روشهای کشاورزی سنتی خود استفاده میکند.
مثال:
The farm uses nonmechanized tools for its traditional farming methods.
معنی(example):
حمل و نقل غیرمکانیزه بر قدرت انسان یا حیوانات متکی است و نه ماشینها.
مثال:
Nonmechanized transport relies on human or animal power rather than machines.
معنی فارسی کلمه nonmechanized
:
غیرمکانیزه، به روشی اشاره دارد که به جای استفاده از تجهیزات و ماشینآلات، از نیروی انسانی یا طبیعی استفاده میکند.