معنی فارسی nonmembership

B1

عدم عضویت، وضعیتی که شخص در یک گروه یا سازمانی عضویت ندارد.

The state of not being a member of a group or organization.

example
معنی(example):

او از مزایای عدم عضویت در کلوب لذت می‌برد.

مثال:

She enjoyed the benefits of nonmembership in the club.

معنی(example):

عدم عضویت می‌تواند انتخابی برای افرادی باشد که ترجیح می‌دهند انعطاف‌پذیر باشند.

مثال:

Nonmembership can be a choice for those who prefer flexibility.

معنی فارسی کلمه nonmembership

: معنی nonmembership به فارسی

عدم عضویت، وضعیتی که شخص در یک گروه یا سازمانی عضویت ندارد.