معنی فارسی nonmeteorologically

B1

به روشی که به شرایط جوی مربوط نمی‌شود، غیرهواشناسی.

In a manner that does not pertain to meteorology or weather conditions.

example
معنی(example):

این مطالعه به صورت غیرهواشناسی انجام شد و عوامل مربوط به آب و هوا نادیده گرفته شدند.

مثال:

The study was conducted nonmeteorologically, ignoring weather-related factors.

معنی(example):

روش آن‌ها به صورت غیرهواشناسی متمرکز بود و به داده‌های زمین‌شناسی توجه داشت.

مثال:

Their approach was nonmeteorologically focused, concentrating on geological data instead.

معنی فارسی کلمه nonmeteorologically

: معنی nonmeteorologically به فارسی

به روشی که به شرایط جوی مربوط نمی‌شود، غیرهواشناسی.