معنی فارسی nonmetrical
B1غیرمترس به معنی عدم رعایت قاعدههای موزون یا متری است و بیشتر در هنر و ادبیات به کار میرود.
Not conforming to a fixed metrical structure or pattern.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این نقاشی غیرمترس است و حس آزادی را بازتاب میدهد.
مثال:
The painting was nonmetrical, reflecting a sense of freedom.
معنی(example):
شعر او غیرمترس بود و اجازه خلاقیت بیشتری میداد.
مثال:
Her poem was nonmetrical, allowing for more creativity.
معنی فارسی کلمه nonmetrical
:
غیرمترس به معنی عدم رعایت قاعدههای موزون یا متری است و بیشتر در هنر و ادبیات به کار میرود.