معنی فارسی nonministerially
B1به لحاظ غیر وزارتی، به روشهایی اشاره دارد که در آنها تصمیمگیریها به دور از سطوح وزارتی انجام میشود.
In a manner that is not related to ministerial authority.
- ADVERB
example
معنی(example):
این سیاست به صورت غیر وزارتی اجرا شد.
مثال:
The policy was implemented nonministerially.
معنی(example):
تصمیماتی که به صورت غیر وزارتی اتخاذ میشوند ممکن است تأثیر گستردهتری داشته باشند.
مثال:
Decisions made nonministerially may have a wider impact.
معنی فارسی کلمه nonministerially
:
به لحاظ غیر وزارتی، به روشهایی اشاره دارد که در آنها تصمیمگیریها به دور از سطوح وزارتی انجام میشود.