معنی فارسی nonmountainously

B1

به معنای نداشتن ویژگی‌های کوهستانی در یک منطقه است.

In a manner that is not characterized by mountains; flatly.

example
معنی(example):

این منطقه به صورت غیرکوهستانی توسعه یافته است که ساخت و ساز را آسان می‌کند.

مثال:

The area is developed nonmountainously, making it easy to build.

معنی(example):

ما به صورت غیرکوهستانی پیاده‌روی کردیم تا از مناظر صاف لذت ببریم.

مثال:

We hiked nonmountainously to enjoy the flat scenery.

معنی فارسی کلمه nonmountainously

: معنی nonmountainously به فارسی

به معنای نداشتن ویژگی‌های کوهستانی در یک منطقه است.