معنی فارسی nonno

A1

کلمه‌ای ایتالیایی برای اشاره به پدربزرگ، به معنای شخصی که پدر والدین است.

An Italian term for grandfather, typically used as a term of endearment.

noun
معنی(noun):

(among Italian speakers) A person's grandfather.

example
معنی(example):

او به گرمی پدربزرگش را 'نانّو' صدا کرد.

مثال:

He affectionately called his grandfather 'nonno'.

معنی(example):

در زبان ایتالیایی، 'نانّو' به معنای پدربزرگ است.

مثال:

In Italian, 'nonno' means grandfather.

معنی فارسی کلمه nonno

: معنی nonno به فارسی

کلمه‌ای ایتالیایی برای اشاره به پدربزرگ، به معنای شخصی که پدر والدین است.