معنی فارسی nonnutritively

B1

به شکلی که فاقد ارزش غذایی است.

In a manner that does not provide nutritional value.

example
معنی(example):

او تصمیم گرفت که به شکل غیر مغذی غذا بخورد برای لذت از آن.

مثال:

She chose to eat nonnutritively for the fun of it.

معنی(example):

آنها معمولاً در حین تماشای تلویزیون به شکل غیر مغذی تنقلات می‌خورند.

مثال:

They often snack nonnutritively while watching TV.

معنی فارسی کلمه nonnutritively

: معنی nonnutritively به فارسی

به شکلی که فاقد ارزش غذایی است.