معنی فارسی nonocclusive
B1غیر انسدادی، نوعی که مانع از عبور هوا و رطوبت نمیشود.
Not obstructive; allowing air or liquid to pass through.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
باند غیر انسدادی به زخم اجازه میدهد تا نفس بکشد.
مثال:
The nonocclusive bandage allows the wound to breathe.
معنی(example):
پانسمانهای غیر انسدادی به خاطر خواص درمانی خود ترجیح داده میشوند.
مثال:
Nonocclusive dressings are preferred for their healing properties.
معنی فارسی کلمه nonocclusive
:
غیر انسدادی، نوعی که مانع از عبور هوا و رطوبت نمیشود.