معنی فارسی nonoriental
B1غیر شرقی به حالتی اطلاق می‌شود که به فرهنگ یا سنت‌های شرقی ارتباطی ندارد و معمولاً با تأثیرات مدرن سازگار است.
Not relating to or characteristic of the East, particularly in cultural contexts.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
این اثر هنری به خاطر سبک انتزاعی‌اش غیرشرقی محسوب می‌شود.
مثال:
The artwork is considered nonoriental due to its abstract style.
معنی(example):
طراحی‌های غیرشرقی اغلب تحت تاثیر مدرنیته قرار دارند.
مثال:
Nonoriental designs are often inspired by modern influences.
معنی فارسی کلمه nonoriental
:
غیر شرقی به حالتی اطلاق می‌شود که به فرهنگ یا سنت‌های شرقی ارتباطی ندارد و معمولاً با تأثیرات مدرن سازگار است.
