معنی فارسی nonparochial
B2غیرپاروشی به نظرات یا دیدگاههایی اطلاق میشود که در محدوده یک منطقه یا کلیسای خاص نمیگنجند.
Not limited to or concerned with a particular parish; broader in perspective.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نگرشهای غیرپاروشی محدود به مسائل محلی یا مربوط به کلیسا نیستند.
مثال:
Nonparochial views are not limited to local or church-related issues.
معنی(example):
رویکرد غیرپاروشی دانشمندی در این بحث تازه و جالب بود.
مثال:
The scholar's nonparochial approach was refreshing in the discussion.
معنی فارسی کلمه nonparochial
:
غیرپاروشی به نظرات یا دیدگاههایی اطلاق میشود که در محدوده یک منطقه یا کلیسای خاص نمیگنجند.