معنی فارسی nonparticipation
B1عدم شرکت در یک فعالیت یا رویداد خاص.
The act of not taking part in an activity or event.
- noun
noun
معنی(noun):
Abstinence from social activities.
مثال:
Voluntary nonparticipation in the work force is a growing problem in some developed countries.
example
معنی(example):
عدم شرکت در رویدادهای اجتماعی میتواند به انزوا اجتماعی منجر شود.
مثال:
Nonparticipation in community events can lead to social isolation.
معنی(example):
دلایل عدم شرکت از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
مثال:
The reasons for nonparticipation vary from person to person.
معنی فارسی کلمه nonparticipation
:
عدم شرکت در یک فعالیت یا رویداد خاص.
