معنی فارسی nonpaternally

B1

به صورت غیرپدرانه، به روشی که در آن نفوذ پدری کم‌تر باشد، اشاره دارد.

In a manner that is not paternal; encouraging autonomy rather than guidance.

example
معنی(example):

او به فرزندانش به‌صورت غیرپدرانه صحبت کرد تا استقلال آنها را تشویق کند.

مثال:

She addressed her children nonpaternally to encourage their independence.

معنی(example):

مربی به‌صورت غیرپدرانه تعامل کرد تا کار تیمی و خلاقیت را پرورش دهد.

مثال:

The coach interacted nonpaternally to foster teamwork and creativity.

معنی فارسی کلمه nonpaternally

: معنی nonpaternally به فارسی

به صورت غیرپدرانه، به روشی که در آن نفوذ پدری کم‌تر باشد، اشاره دارد.