معنی فارسی nonpermissive
B1غیرمجاز به وضعیتی گفته میشود که در آن انجام کارهایی منع شده است.
Not allowing or permitting something.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
محیط غیرمجاز همکاری را دشوار کرد.
مثال:
The nonpermissive environment made collaboration difficult.
معنی(example):
قوانین غیرمجاز خلاقیت را محدود میکنند.
مثال:
Nonpermissive regulations restrict creativity.
معنی فارسی کلمه nonpermissive
:
غیرمجاز به وضعیتی گفته میشود که در آن انجام کارهایی منع شده است.