معنی فارسی nonperversely

B1

به معنای انجام کارها یا بیان نظرات به شکلی که از انحرافات اخلاقی یا اجتماعی خالی باشد.

In a manner that does not deviate from moral or social norms.

example
معنی(example):

او مفهوم را به طور غیر انحرافی توضیح داد و باعث شد که به راحتی قابل درک باشد.

مثال:

He explained the concept nonperversely, making it easy to understand.

معنی(example):

او به طور غیر انحرافی رفتار کرد و صداقت را در اعمالش نشان داد.

مثال:

She behaved nonperversely, demonstrating integrity in her actions.

معنی فارسی کلمه nonperversely

: معنی nonperversely به فارسی

به معنای انجام کارها یا بیان نظرات به شکلی که از انحرافات اخلاقی یا اجتماعی خالی باشد.