معنی فارسی nonpliable
B1غیرقابل انعطاف، وضعیتی که چیزی نمیتواند برای تغییر شکل یا تطابق منعطف باشد.
Not able to be changed or adapted; inflexible.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
مادهای که استفاده شده بود غیرقابل انعطاف بود و به راحتی شکل نمیگرفت.
مثال:
The material used was nonpliable and could not be shaped easily.
معنی(example):
نگرش غیرقابل انعطاف او، مذاکرات را چالشبرانگیز کرد.
مثال:
His nonpliable attitude made negotiations challenging.
معنی فارسی کلمه nonpliable
:
غیرقابل انعطاف، وضعیتی که چیزی نمیتواند برای تغییر شکل یا تطابق منعطف باشد.