معنی فارسی nonplused

B2

غیرپلاس شده به حالتی اطلاق می‌شود که فرد از شرایط یا سؤال گیج شده باشد.

To be perplexed, bewildered, or at a loss for a response.

example
معنی(example):

او از سؤال غیرمنتظره گیج شده بود.

مثال:

She was nonplused by the unexpected question.

معنی(example):

او آنجا ایستاده بود، گیج و نه می‌دانست چه پاسخی بدهد.

مثال:

He stood there, nonplused, not knowing how to respond.

معنی فارسی کلمه nonplused

: معنی nonplused به فارسی

غیرپلاس شده به حالتی اطلاق می‌شود که فرد از شرایط یا سؤال گیج شده باشد.