معنی فارسی nonportrayal
B1غیبت تصویر کشیدن، به معنای عدم تصویرسازی یا عدم نمایان شدن چیزی در یک متنی یا رسانهای خاص.
The absence or failure to represent something, especially in artistic contexts.
- NOUN
example
معنی(example):
غیبت تصویر کشیدن برخی شخصیتها در رمان، خوانندگان را متحیر کرد.
مثال:
The novel's nonportrayal of certain characters left readers puzzled.
معنی(example):
غیبت تصویر کشیدن احساسات در فیلم یک انتقاد قابل توجه بود.
مثال:
The nonportrayal of emotions in the film was a significant critique.
معنی فارسی کلمه nonportrayal
:
غیبت تصویر کشیدن، به معنای عدم تصویرسازی یا عدم نمایان شدن چیزی در یک متنی یا رسانهای خاص.