معنی فارسی nonpredatorily
B1غیر شکارچی به روشی اطلاق میشود که در آن موجودی بدون تهدید کردن سایر موجودات به زندگی ادامه میدهد.
In a manner that does not involve predation or hunting other creatures.
- ADVERB
example
معنی(example):
گیاهخوار به شکل غیر شکارچی در میان چمنها چرا میکند.
مثال:
The herbivore grazes nonpredatorily among the grass.
معنی(example):
در جنگل، حیوانات اغلب به طور غیر شکارچی به دنبال امنیت هستند.
مثال:
In the forest, animals often behave nonpredatorily when seeking safety.
معنی فارسی کلمه nonpredatorily
:
غیر شکارچی به روشی اطلاق میشود که در آن موجودی بدون تهدید کردن سایر موجودات به زندگی ادامه میدهد.