معنی فارسی nonprepositionally

B1

به صورت غیرپیشوندی به معنای بیان یا توصیف بدون استفاده از حروف اضافه است.

In a manner that does not involve prepositions.

example
معنی(example):

او مفهوم را به صورت غیرپیشوندی توضیح داد تا از سردرگمی جلوگیری کند.

مثال:

He explained the concept nonprepositionally to avoid confusion.

معنی(example):

توصیف غیرپیشوندی روابط می‌تواند توضیح را ساده‌تر کند.

مثال:

Nonprepositionally describing relationships can simplify the explanation.

معنی فارسی کلمه nonprepositionally

: معنی nonprepositionally به فارسی

به صورت غیرپیشوندی به معنای بیان یا توصیف بدون استفاده از حروف اضافه است.