معنی فارسی nonpreservable

B1

غیرقابل نگهداری، به معنای عدم توانایی در نگهداری و حفظ چیزی.

Not able to be preserved or maintained.

example
معنی(example):

برخی مواد غذایی غیرقابل نگهداری هستند و به سرعت خراب می‌شوند.

مثال:

Some foods are nonpreservable and spoil quickly.

معنی(example):

مدرک به دلیل وضعیت آسیب‌پذیرش غیرقابل نگهداری بود.

مثال:

The document was nonpreservable due to its fragile condition.

معنی فارسی کلمه nonpreservable

: معنی nonpreservable به فارسی

غیرقابل نگهداری، به معنای عدم توانایی در نگهداری و حفظ چیزی.