معنی فارسی nonpressing
B1غیر فوری، به شرایطی اشاره دارد که در آن چیزی فوری یا ضروری نیست.
Referring to demands or situations that are not urgent.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
او تعهدات غیر فوری داشت که به او امکان میداد زمانش را به شکل انعطافپذیری مدیریت کند.
مثال:
She had nonpressing commitments that allowed her to be flexible with her time.
معنی(example):
در یک وضعیت غیر فوری، میتوانید با فراغ بال تصمیم بگیرید.
مثال:
In a nonpressing situation, you can take your time to make a decision.
معنی فارسی کلمه nonpressing
:
غیر فوری، به شرایطی اشاره دارد که در آن چیزی فوری یا ضروری نیست.