معنی فارسی nonprimary

B1

غیر اصلی به رنگ‌ها یا چیزهایی اشاره دارد که در اولویت اول نیستند.

Not a primary option; secondary in importance or rank.

adjective
معنی(adjective):

Not primary.

example
معنی(example):

رنگ‌های غیر اصلی با ترکیب رنگ‌های اصلی ایجاد می‌شوند.

مثال:

The nonprimary colors are created by mixing primary colors.

معنی(example):

در این نمودار، وظایف غیر اصلی با رنگ خاکستری نمایش داده شده‌اند.

مثال:

In this chart, nonprimary tasks are displayed in gray.

معنی فارسی کلمه nonprimary

: معنی nonprimary به فارسی

غیر اصلی به رنگ‌ها یا چیزهایی اشاره دارد که در اولویت اول نیستند.