معنی فارسی nonprobation
B1عدم آزمایش به معنای نبود دوره یا شرایط آزمایشی است.
The state of not being under probation.
- NOUN
example
معنی(example):
او از وضعیت عدم آزمایش آزاد شد.
مثال:
She was released from nonprobation status.
معنی(example):
پرونده بدون عدم آزمایش مختومه شد.
مثال:
The case was dismissed without nonprobation.
معنی فارسی کلمه nonprobation
:
عدم آزمایش به معنای نبود دوره یا شرایط آزمایشی است.