معنی فارسی nonprognostication
B1غیرپیشبینی به حالتی اشاره دارد که در آن پیشبینی یا پیشگویی انجام نمیشود.
The absence of prediction or forecasting.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرپیشبینی به معنی عدم پیشبینی آینده است.
مثال:
Nonprognostication means not predicting the future.
معنی(example):
در علم، غیرپیشبینی ممکن است زمانی که دادهها ناکافی هستند، انتخاب شود.
مثال:
In science, nonprognostication can be preferred when data is insufficient.
معنی فارسی کلمه nonprognostication
:
غیرپیشبینی به حالتی اشاره دارد که در آن پیشبینی یا پیشگویی انجام نمیشود.