معنی فارسی nonprominent
B1غیربرزگ به معنای نقش یا ویژگیای که در کنار دیگران کمتر دیده میشود.
Not standing out or being noticeable; having low prominence.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نقش غیربرزگ در پروژه حیاتی بود.
مثال:
The nonprominent role was crucial in the project.
معنی(example):
او ترجیح میدهد کارهای غیربرزگ را انجام دهد.
مثال:
She prefers to take on nonprominent tasks.
معنی فارسی کلمه nonprominent
:
غیربرزگ به معنای نقش یا ویژگیای که در کنار دیگران کمتر دیده میشود.