معنی فارسی nonprophetic
B1غیرپیشگو به معنای عدم پیشبینی یا عدم داشتن قدرت پیشبینی آینده است.
Not relating to or involving prophecy; not predictive.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
نویسنده رمانی غیرپیشگو نوشت که به بررسی تخیل پرداخته و نه پیشبینیها.
مثال:
The author wrote a nonprophetic novel that explored imagination rather than predictions.
معنی(example):
نظرات او غیرپیشگو بود و بر رویدادهای کنونی تمرکز داشت.
مثال:
His comments were nonprophetic, focusing on current events instead.
معنی فارسی کلمه nonprophetic
:
غیرپیشگو به معنای عدم پیشبینی یا عدم داشتن قدرت پیشبینی آینده است.