معنی فارسی nonprorogation
B1عدم تعویق به معنای نداشتن وقفه در فعالیتهای خاص، به ویژه در زمینههای قانونی و رسمی است.
The lack of prolongation or extension in a given time frame.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم تعویق جلسه پارلمانی اجازه بحثهای مداوم را داد.
مثال:
The nonprorogation of the parliamentary session allowed for ongoing debates.
معنی(example):
عدم تعویق برای حفظ شتاب قانونگذاری ضروری است.
مثال:
Nonprorogation is essential for maintaining legislative momentum.
معنی فارسی کلمه nonprorogation
:
عدم تعویق به معنای نداشتن وقفه در فعالیتهای خاص، به ویژه در زمینههای قانونی و رسمی است.