معنی فارسی nonprovidentially

B1

به شیوه‌ای غیرآشکارکننده اشاره دارد، جایی که دلیل یا هدفی برای نتایج وجود ندارد.

In a way that does not suggest a divine or intended purpose behind events.

example
معنی(example):

رویدادها به صورت غیرآشکارکننده‌ای پیش رفتند، بدون دلیل واضحی پشت آن‌ها.

مثال:

The events unfolded nonprovidentially, with no clear reason behind them.

معنی(example):

به روشی غیرآشکارکننده، انتخاب‌ها به نتایج غیرمنتظره‌ای منجر شد.

مثال:

In a nonprovidentially manner, the choices led to unexpected results.

معنی فارسی کلمه nonprovidentially

: معنی nonprovidentially به فارسی

به شیوه‌ای غیرآشکارکننده اشاره دارد، جایی که دلیل یا هدفی برای نتایج وجود ندارد.