معنی فارسی nonpurchasable

B1

غیرقابل خرید، به معنی عدم امکان خرید یک کالا یا خدمت.

Unable to be purchased; not available for sale.

example
معنی(example):

برخی اقلام به دلیل ماهیت نمادین خود غیرقابل خرید هستند.

مثال:

Some items are nonpurchasable due to their symbolic nature.

معنی(example):

این اثر هنری به عنوان غیرقابل خرید علامت‌گذاری شد تا از اهمیت فرهنگی آن محافظت شود.

مثال:

The artwork was labeled as nonpurchasable to preserve its cultural significance.

معنی فارسی کلمه nonpurchasable

: معنی nonpurchasable به فارسی

غیرقابل خرید، به معنی عدم امکان خرید یک کالا یا خدمت.