معنی فارسی nonpurposively

B1

به معنای عمل کردن بدون هدف یا تصمیم‌گیری مشخص در مورد آنچه انجام می‌دهید.

In a manner that lacks intention or a specific objective.

example
معنی(example):

او به طور غیرهدف‌دار عمل کرد و عواقب کارهایش را در نظر نگرفت.

مثال:

He acted nonpurposively, without considering the consequences of his actions.

معنی(example):

پرنده به طور غیرهدف‌دار از درختی به درخت دیگر پرواز کرد و محیط خود را کاوش کرد.

مثال:

The bird flew nonpurposively from tree to tree, exploring its environment.

معنی فارسی کلمه nonpurposively

: معنی nonpurposively به فارسی

به معنای عمل کردن بدون هدف یا تصمیم‌گیری مشخص در مورد آنچه انجام می‌دهید.