معنی فارسی nonradiation
B1عدم تابش به شرایطی اطلاق میشود که در آن هیچ گونه تابشی وجود ندارد و به ایمنی مربوط میشود.
The state or quality of not radiating energy.
- NOUN
example
معنی(example):
عدم تابش برای ایمنی در محیطهای خاص اهمیت دارد.
مثال:
Nonradiation is important for safety in certain environments.
معنی(example):
این پروژه بر روی روشهای عدم تابش برای مدیریت انرژی تمرکز دارد.
مثال:
The project focuses on nonradiation methods for energy management.
معنی فارسی کلمه nonradiation
:
عدم تابش به شرایطی اطلاق میشود که در آن هیچ گونه تابشی وجود ندارد و به ایمنی مربوط میشود.