معنی فارسی nonradically
B1بهطور غیررادیکال، به شیوهای اشاره دارد که در آن تغییرات عمده دخیل نیستند و بر روی اصلاحات کوچک و تدریجی تمرکز میشود.
In a manner that is not extreme or radical, focusing on moderate changes.
- ADVERB
example
معنی(example):
ایدهها بهطور غیررادیکال ارائه شدند و بر تغییرات ظریف تأکید کردند.
مثال:
The ideas were nonradically presented, emphasizing subtle shifts.
معنی(example):
ما باید استراتژیهای خود را بهطور غیررادیکال به بازار در حال تغییر تطبیق دهیم.
مثال:
We must nonradically adapt our strategies to the changing market.
معنی فارسی کلمه nonradically
:
بهطور غیررادیکال، به شیوهای اشاره دارد که در آن تغییرات عمده دخیل نیستند و بر روی اصلاحات کوچک و تدریجی تمرکز میشود.