معنی فارسی nonranging
B1غیرمحدود به معنای عدم وجود محدوده مشخص یا عدم توانایی اندازهگیری آن است.
The characteristic of not operating within defined or measurable limits.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
رفتار غیرمحدود یک حسگر نشاندهنده وجود نقصی بود.
مثال:
The nonranging behavior of the sensor indicated a malfunction.
معنی(example):
در یک سیستم غیرمحدود، دادهها بدون اندازهگیری یک محدوده خاص جمعآوری میشوند.
مثال:
In a nonranging system, data is collected without measuring a specific range.
معنی فارسی کلمه nonranging
:
غیرمحدود به معنای عدم وجود محدوده مشخص یا عدم توانایی اندازهگیری آن است.