معنی فارسی nonratable

B1

غیرقابل تصویب به معنای عدم قابلیت تأیید یا قانونی شدن چیزی است.

Describing something that cannot be ratified or approved due to certain limitations.

example
معنی(example):

برخی از ابزارهای مالی به دلیل ریسک بالا، غیرقابل تصویب در نظر گرفته می‌شوند.

مثال:

Certain financial instruments are considered nonratable due to high risk.

معنی(example):

سرمایه‌گذاران از دارایی‌های غیرقابل تصویب اجتناب می‌کنند زیرا هیچ تضمینی ندارند.

مثال:

Investors avoid nonratable assets as they offer no guarantee.

معنی فارسی کلمه nonratable

: معنی nonratable به فارسی

غیرقابل تصویب به معنای عدم قابلیت تأیید یا قانونی شدن چیزی است.