معنی فارسی nonrateably
B1به روشی اشاره دارد که در آن ارزیابی نمیتواند به اندازه کافی دقیق یا سیستماتیک باشد.
In a manner that cannot be rated or scored.
- ADVERB
example
معنی(example):
یافتهها به طور غیرقابل ارزیابی مورد بررسی قرار گرفتند.
مثال:
The findings were evaluated nonrateably.
معنی(example):
آنها به دلیل پیچیدگی مشکل، به طور غیرقابل ارزیابی به آن نزدیک شدند.
مثال:
They approached the problem nonrateably due to its complexity.
معنی فارسی کلمه nonrateably
:
به روشی اشاره دارد که در آن ارزیابی نمیتواند به اندازه کافی دقیق یا سیستماتیک باشد.