معنی فارسی nonrationality
B1غیرعقلانی بودن، کیفیت یا حالت عدم استفاده از عقل یا منطق در تعیین یک احساس یا تصمیم.
The quality or state of being nonrational; acting without the guidance of reason.
- NOUN
example
معنی(example):
غیرعقلانی بودن تصمیم او همه را در اتاق شگفتزده کرد.
مثال:
The nonrationality of his decision surprised everyone in the room.
معنی(example):
آنها درباره مفاهیم غیرعقلانی بودن در رفتار انسانی سخن گفتند.
مثال:
They discussed the implications of nonrationality in human behavior.
معنی فارسی کلمه nonrationality
:
غیرعقلانی بودن، کیفیت یا حالت عدم استفاده از عقل یا منطق در تعیین یک احساس یا تصمیم.